کد مطلب:324 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:253

احکام نَذْر و عَهْد
(مسأله 3266) «نذر» آن است كه انسان ملتزم شود كار خیری را برای خدا بجا آورد یا كاری را كه انجام ندادن آن بهتر است برای خدا ترك نماید، و بنابراین متعلّق نذر باید دارای «رجحان» باشد، یعنی فعل یا ترك فعلی كه نذر شده شرعاً دارای مزیّت باشد.



(مسأله 3267) نذر بر چند قسم است:



اوّل: نذری كه برای شكر نعمت دنیوی یا اخروی باشد، مثلاً بگوید: «از برای خداست بر من كه اگر مرا توفیق حجّ داد یا به من فرزندی عطا نمود، فلان كار خیر را انجام دهم»، یا برای شكرِ ترك گناه یا رفع بلا یا بیماری و یا سایر مشكلات صورت بگیرد، مثلاً بگوید: «از برای خداست بر من كه اگر از فلان گناه محفوظ ماندم یا بیمارم شفا یافت، فلان عمل خیر را انجام دهم». به این قسم نذر كه برای شكرگزاری انجام می شود «نذر بِرّ» گفته می شود.



دوم: نذری كه برای زَجْر (یعنی بازداشتن) خود از عمل حرام یا مكروه انجام می دهد، مثلاً می گوید: «از برای خداست بر من كه اگر عمداً غیبت كردم، یك روز روزه بگیرم». این قسم نذر را «نذر زَجْر» می گویند.



سوم: نذری كه مطلق بوده و مشروط و معلّق به چیزی نباشد، به عنوان مثال بگوید: «از برای خدا بر من است كه فردا را روزه بگیرم». به این قسم نذر «نذر تَبَرُّعی» می گویند.



(مسأله 3268) در نذر باید علاوه بر نیّت و قصد، صیغه خوانده شود و لازم نیست آن را به عربی بخوانند، پس اگر بگوید: «چنانچه بیمار من خوب شود، برای خدا بر من است كه صد تومان به فقیر بدهم» نذر او صحیح است.



(مسأله 3269) عبارت «برای خدا» به هر زبان كه باشد، باید در صیغه نذر گفته شود و اگر در قلب آن را نیّت كند، كافی نیست و نذر واقع نمی شود.



[563]

(مسأله 3270) نذر كننده باید مكلّف و عاقل باشد و به اختیار و قصد خود نذر كند، بنابراین نذر كردن كسی كه او را مجبور كرده اند یا به واسطه عصبانی شدن بی اختیار نذر كرده، صحیح نیست.



(مسأله 3271) نذرهایی را كه آدم سفیه ـ یعنی كسی كه مال خود را در كارهای بیهوده مصرف می كند ـ نسبت به اموالش می كند صحیح نیست، اگرچه حاكم شرع هم از تصرّف او در اموالش جلوگیری نكرده باشد.



(مسأله 3272) نذر زن بدون اجازه شوهر، اگر منافات با حقّ شوهر داشته باشد، باطل است.



(مسأله 3273) اگر زن با اجازه شوهر نذر كند، شوهر نمی تواند نذر او را به هم بزند یا از عمل كردن او به نذر جلوگیری نماید.



(مسأله 3274) هرگاه فرزند نذر كند ـ اگرچه بدون اجازه پدر هم باشد ـ باید به آن نذر عمل نماید، مگر این كه نذر فرزند نسبت به اموال پدر یا مادر باشد و یا پدر از آن عمل نهی كرده باشد و یا موجب آزار والدین را فراهم كند و به این سبب از رجحان بیفتد.



(مسأله 3275) پدر و مادر نمی توانند از طرف فرزند خود نذر كنند، پس اگر مثلاً نذر كنند كه دختر خود را به سیّد شوهر دهند و دختر پس از تكلیف راضی نباشد، نذر آنان اعتباری ندارد، ولی احتیاط مستحب آن است كه اگر بتوانند او را راضی نماید كه با سیّد ازدواج كند.



(مسأله 3276) انسان كاری را می تواند نذر كند كه انجام آن برایش ممكن باشد، بنابراین كسی كه نمی تواند پیاده به كربلا برود، اگر نذر كند كه پیاده برود، نذر او صحیح نیست.



(مسأله 3277) اگر نذر كند كار حرام یا مكروهی را انجام دهد یا كار واجب یا مستحبّی را ترك كند، نذر او صحیح نیست.



(مسأله 3278) اگر نذر كند كار مباحی را انجام دهد یا ترك نماید، چنانچه بجا آوردن و ترك آن از هر جهت مساوی باشد، نذر او صحیح نیست و اگر انجام آن از جهتی بهتر باشد و انسان به قصد همان جهت نذر كند ـ مثلاً نذر كند غذایی را بخورد تا برای عبادت قوّت بگیرد ـ نذر او صحیح است، و نیز اگر ترك آن از جهتی بهتر باشد و انسان برای



[564]

همان جهت نذر كند كه آن را ترك نماید ـ مثلاً برای این كه استعمال دود مضر است نذر كند كه آن را استعمال نكند ـ نذر او صحیح می باشد.



(مسأله 3279) اگر نذر كند نماز واجب خود را در جایی بخواند كه به خودیِ خود ثواب نماز در آنجا زیاد نیست ـ مثلاً نذر كند نماز را در اتاق بخواند ـ چنانچه نماز خواندن در آنجا از جهتی بهتر باشد ـ مثلاً به واسطه این كه خلوت است انسان حضور قلب پیدا می كند ـ نذر صحیح است.



(مسأله 3280) اگر نذر كند عملی را انجام دهد، باید به همان نحو كه نذر كرده بجا آورد، پس اگر نذر كند كه روز اوّل ماه صدقه بدهد یا روزه بگیرد یا نماز اوّل ماه بخواند، اگر قبل از آن روز یا بعد از آن بجا آورد، كفایت نمی كند، و نیز اگر نذر كند كه وقتی بیمار او خوب شد صدقه بدهد، اگر پیش از آن كه بیمار خوب شود صدقه بدهد، كافی نیست.



(مسأله 3281) اگر نذر كند روزه بگیرد ولی وقت و مقدار آن را معیّن نكند، چنانچه یك روز روزه بگیرد كافی است، و اگر نذر كند نماز بخواند و مقدار و خصوصیّات آن را معیّن نكند، اگر یك نماز دو ركعتی بخواند كفایت می كند، و اگر نذر كند صدقه بدهد و جنس و مقدار آن را معیّن نكند، اگر چیزی بدهد كه بگویند صدقه داده، به نذر عمل كرده است، و اگر نذر كند كاری برای خدا بجا آورد، در صورتی كه یك نماز بخواند یا یك روز روزه بگیرد یا چیزی صدقه بدهد، نذر خود را انجام داده است.



(مسأله 3282) اگر نذر كند روز معیّنی را روزه بگیرد، باید همان روز را روزه بگیرد و جایز بودن سفر در آن روز برای او محلّ اشكال است، و چنانچه عمداً سفر كند، احتیاطاً باید كفّاره هم بدهد.



(مسأله 3283) اگر انسان از روی اختیار به نذر خود عمل نكند، باید كفّاره بدهد، یعنی یك برده آزاد كند یا به شصت فقیر به قدری كه معمولاً سیر می شوند طعام دهد یا دو ماه پی در پی روزه بگیرد.



(مسأله 3284) اگر نذر كند كه تا وقت معیّنی عملی را ترك كند، بعد از گذشتن آن وقت می تواند آن عمل را بجا آورد، و اگر پیش از گذشتن وقت از روی فراموشی یا ناچاری آن را انجام دهد، چیزی بر او واجب نیست ولی بازهم لازم است كه تا آن وقت



[565]

آن عمل را بجا نیاورد، و چنانچه دوباره پیش از رسیدن آن وقت بدون عذر آن عمل را انجام دهد، باید به مقداری كه در مسأله پیش گفته شد كفّاره بدهد.



(مسأله 3285) كسی كه نذر كرده عملی را ترك كند و وقتی برای آن معیّن نكرده است، اگر از روی فراموشی یا ناچاری یا ندانستن، آن عمل را انجام دهد، كفّاره بر او واجب نیست ولی چنانچه از روی اختیار آن را بجا آورد، برای دفعه اوّل باید كفّاره بدهد.



(مسأله 3286) اگر برای عملی كه نذر كرده وقتی معیّن نكرده باشد، لازم نیست فوراً انجام دهد، ولی بنابر احتیاط نباید زیاد تأخیر بیندازد.



(مسأله 3287) اگر نذر كننده از انجام نذر خود در وقت آن عاجز شود، نذر او منحل شده و از او ساقط می گردد، ولی اگر از انجام روزه نذری عاجز باشد، بنابر احتیاط برای هر روزه دو مُدّ طعام (تقریباً 1500 گرم) به فقیری صدقه دهد تا آن فقیر به نیابت او روزه بگیرد و اگر میسّر نشد، برای هر روزه یك مدّ طعام صدقه دهد.



(مسأله 3288) اگر نذر كند كه در هر هفته روز معیّنی ـ مثلاً روز جمعه ـ را روزه بگیرد، چنانچه یكی از جمعه ها عید فطر یا قربان باشد یا در روز جمعه عذر دیگری مانند حیض برای او پیدا شود، باید آن روز را روزه نگیرد و بعد قضای آن را بجا آورد.



(مسأله 3289) اگر نذر كند كه مقدار معیّنی صدقه بدهد، چنانچه پیش از دادن صدقه بمیرد، باید آن مقدار را از مال او صدقه بدهند.



(مسأله 3290) اگر نذر كند كه به فقیر معیّنی صدقه بدهد، نمی تواند آن را به فقیر دیگری بدهد و اگر آن فقیر بمیرد، بنابر احتیاط باید به ورثه او بدهد.



(مسأله 3291) اگر نذر كند كه به زیارت یكی از امامان(علیهم السلام) ـ مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) ـ مشرّف شود، چنانچه به زیارت امام دیگری برود، كافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت كند، چیزی بر او واجب نیست.



(مسأله 3292) كسی كه نذر كرده زیارت برود و غسل زیارت و نماز آن را نذر نكرده، لازم نیست آنها را بجا آورد.



(مسأله 3293) اگر برای حرم یكی از امامان(علیهم السلام) یا امامزادگان چیزی مانند فرش و پرده یا روشنایی نذر كند، باید آن را به مصارف حرم برساند و اگر برای امام(علیه السلام)یا امامزاده چیزی نذر كند، می تواند آن را به خدّامی كه مشغول خدمت هستند بدهد،



[566]

چنانچه می تواند به مصارف حرم یا سایر كارهای خیر، به قصد بازگشت ثواب آن به كسی كه برای او نذر شده، برساند.



(مسأله 3294) اگر برای خود امام(علیه السلام) چیزی نذر كند، چنانچه مصرف معیّنی را قصد كرده باشد، باید به همان مصرف برساند و اگر مصرف معیّنی را قصد نكرده باشد، باید به فقرا و زوّار بدهد یا مسجد و مانند آن بسازد و ثواب آن را هدیه آن امام نماید، و همچنین است اگر چیزی را برای امامزاده ای نذر كرده باشد.



(مسأله 3295) اگر گوسفندی را برای صدقه یا برای یكی از امامان نذر كنند، پشم آن و مقداری كه چاق می شود جزء نذر است، و اگر پیش از آن كه به مصرف نذر برسد شیر بدهد یا بچّه بیاورد، آنها را هم باید به مصرف نذر برسانند.



(مسأله 3296) هرگاه نذر كند كه اگر بیمار او خوب شود یا مسافر او بیاید عملی را انجام دهد، چنانچه معلوم شود كه پیش از نذر كردن بیمار خوب شده یا مسافر آمده است، عمل كردن به نذر لازم نیست.



(مسأله 3297) هرگاه نذر كند مالی را در راه معیّنی مصرف كند و قبل از انجام آن از دنیا برود، بنابر احتیاط واجب وصیّ او باید آن مال را به مصرف تعیین شده برساند، ولی اگر نذر كند كه تا زنده است خود او در هر سال مقدار معیّنی از مال را در راه معینّی مصرف كند، پس از مردن او ادامه آن واجب نیست.



(مسأله 3298) اگر نذر كند مقدار معیّنی از مال را به مصرف خاصّی برساند و آن مصرف را فراموش كند و بین چند مصرف مردّد باشد، باید در هر یك از آن مصرف ها همه آن مقدار را صرف نماید، و در صورتی كه مصرف را فراموش نكرده ولی مقدار معیّن از مال را فراموش كرده باشد، باید هر مقدار آن را كه یقین دارد مصرف نماید و اگر عملی را نذر كرده و مردّد بین چند عمل باشد، باید همه آن اعمال را انجام دهد، و در صورتی كه مقدار عمل را فراموش كرده باشد، باید هر اندازه را كه یقین دارد انجام دهد.



(مسأله 3299) در «عهد» هم مثل نذر باید صیغه بخواند و نام خدا را بر زبان آورد و بگوید: «با خدا عهد كردم كه فلان كار را انجام دهم یا فلان كار را ترك كنم» و نیز كاری را كه عهد می كند انجام دهد، باید نكردن آن بهتر از انجام آن نباشد.



(مسأله 3300) هرگاه با خدا عهد كند كه اگر به حاجت شرعی خود برسد كار خیری



[567]

را انجام دهد، بعد از آن كه حاجت او برآورده شد، باید آن كار را انجام دهد و نیز اگر بدون آن كه حاجتی داشته باشد، عهد كند كه عمل خیری را انجام دهد، آن عمل بر او واجب می شود.



(مسأله 3301) اگر به عهد خود عمل نكند، باید كفّاره بدهد، یعنی شصت فقیر را سیر كند یا دو ماه روزه بگیرد یا یك برده آزاد كند.



(مسأله 3302) اگر برای تخلّف از نذر یا قسم یا عهد خود كفّاره ای معیّن كند ـ به عنوانمثال بگوید: «با خدا عهد كردم كه دیگر سیگار نكشم و اگر كشیدم صد تومان صدقه بدهم» ـ در صورت تخلّف، باید تنها آنچه را معیّن نموده انجام دهد و كفّاره دیگری واجب نیست.



[568]